کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهیل
لغتنامه دهخدا
اهیل . [ اَ هَْ ی َ] (ع اِ) ریگ فروریخته . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
اهیل
لغتنامه دهخدا
اهیل . [ اُ هََ ] (ع اِ) مصغر اَهل . (ناظم الاطباء). رجوع به اهل شود.
-
واژههای مشابه
-
آهیل
واژهنامه آزاد
مرغ انجیرخوار، اسم گیلکی پسرانه
-
واژههای همآوا
-
احیل
لغتنامه دهخدا
احیل . [ اَ ی َ ] (ع ن تف ) اَحول . حیله گرتر. چاره گرتر.
-
آهیل
واژهنامه آزاد
مرغ انجیرخوار، اسم گیلکی پسرانه
-
جستوجو در متن
-
achilles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهیل ها
-
طه
لغتنامه دهخدا
طه . [ طاها ] (اِخ ) ابن مهنا الجبرینی الشافعی المحتد الحلبی المولد، العالم الفاضل المتقن العلامة المحقق واحدالدهر فی الفضائل . وی مفسرو محدث و بعلوم عقلی و نقلی محیط و مردی تیزخاطر و صاحب هوشی سرشار بود. در غور بمطالب بسی عمیق و مدقق بود با زهد و عف...