کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهوکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهوکی
واژهنامه آزاد
اُهوک یا اُهوکی واژه ای است که برای بیان شگفتی یا تحقیر به کار میرود مانند واژۀ زِکی.
-
جستوجو در متن
-
زرد گل
لغتنامه دهخدا
زرد گل . [ زَ گ ُ ] (اِ مرکب ) گل زرد. (فرهنگ فارسی معین ). نوعی از گل سرخ به رنگ زرد. رز زرد : به زرینه جام اندرون لعل گل فروزنده چون لاله بر زرد گل . عنصری .زرد گلان شمع بر افروختند.سرخ گلان یاقوت اندوختند. منوچهری .هر زردگلی به کف چراغی داردهر آهو...
-
شغب ناک
لغتنامه دهخدا
شغب ناک . [ ش َ غ َ ] (ص مرکب ) صاحب آوازه . (آنندراج ). خروشان . نالان . فریادکنان . (یادداشت مؤلف ). غرش کنان . با شور و غوغا : تا روی به جنبش ننهد ابر شغب ناک صافی نشود رهگذر سیل ز خاشاک . منوچهری .برآورد از جگر آهی شغب ناک چو مصروعی ز پای افتاد ...
-
چرا
لغتنامه دهخدا
چرا. [ چ َ ] (اِمص ) بمعنی چریدن باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (غیاث ). رعی و رعیة. (ناظم الاطباء). چریدن حیوان که خوردن علف زمین است . (فرهنگ نظام ). چرا کردن . عمل چریدن : چو برگرددت روز یار توام بگاه چرا مرغزار توام . فردوسی .چرا ناید آهوی...
-
طوطی
لغتنامه دهخدا
طوطی .(اِ) پرنده ای است سبزرنگ از طایفه ٔ پسیتاسیده . و بمناسبت سهولت تقلید آوای آدمی قابل ملاحظه است . طوطیان عموماً در نواحی گرم و رطوبی افریقا و هند زیست میکنند. ببغاء. طوطک . معرب توته ٔ هندی است . (فهرست مخزن الادویه ). معرب توتی و آن طائری است ...
-
چالاک
لغتنامه دهخدا
چالاک . (ص ) چابک . (فرهنگ اسدی ). (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) جَلد. (فرهنگ اسدی ) (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). چست . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). تیز. (ناظم الاطباء). تند در کار. (فرهنگ نظام ). جَلد کار. (ناظم الاطباء). تند. فرز....
-
راغ
لغتنامه دهخدا
راغ . (اِ) دامن کوه . (غیاث اللغات ) (فرهنگ اسدی ). (از فرهنگ سروری ) (از شعوری ج 2 ورق 7) (قانون ادب ) (دهار) (فرهنگ رشیدی ). (فرهنگ نظام ). دامن کوه که به جانب صحرا باشد. (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). دامن کوهی که بجانب صحرا باشد. (لغت محل...
-
شکار
لغتنامه دهخدا
شکار. [ ش ِ ] (اِ)قصد کشتن آدمی مر حیوانی را. (آنندراج ) (غیاث ). صیدکردن حیوانی را. (از یادداشت مؤلف ). صید. قنز. قبض . (منتهی الارب ). وعد. (از المنجد): اصطیاد؛ شکار کردن چیزی را. (منتهی الارب ). موضوع شکار در جهان امروز دارای اهمیت زیاد است و به ...
-
مرغزار
لغتنامه دهخدا
مرغزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) سبزه زار و زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد. (برهان ). جایی را گویند که در آن سبزه بسیار رسته باشد. (از غیاث ) (از آنندراج ). آنجا که مرغ روییده است . زمینی که در آن گیاه مرغ فراوان باشد و سبزه زار و علفزار و چراگاه . (نا...