کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهلى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چارپایان اهلی
دیکشنری فارسی به عربی
ماشية
-
حیوان اهلی
واژهنامه آزاد
حیوانی که رام شده باشد.
-
پرورشگاه حیوانات اهلی
دیکشنری فارسی به عربی
مزرعة
-
حیوان اهلی منزل
دیکشنری فارسی به عربی
حيوان اليف
-
جستوجو در متن
-
domesticated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهلی شده، رام کردن، اهلی کردن
-
domestication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهلی کردن
-
domesticise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهلی کردن
-
مالى کردن
لهجه و گویش بختیاری
mâli kerdan اهلى کردن.
-
domesticated animal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیوانات اهلی شده
-
animalivorous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیوانات اهلی
-
fox terrier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوعی سگ اهلی
-
animalivore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیوانات اهلی
-
domesticates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهلی کردن، رام کردن
-
domesticate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهلی کردن، رام کردن
-
overdomesticated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیش از حد اهلی