کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهزال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهزال
لغتنامه دهخدا
اهزال . [ اِ ] (ع مص ) بیهوده کار یافتن کسی را. || خداوند شتران لاغر گردیدن . || بند کردن مال خود را از سختی و تنگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
احذال
لغتنامه دهخدا
احذال . [ اِ ] (ع مص ) اِحذال بکاء چشم را؛ حاذله کردن گریه چشم را. سرخ کردن چشم و روان گردانیدن آب از آن . (منتهی الارب ). || احذال حرّ چشم را؛ حاذله کردن گرما چشم را.
-
اهضال
لغتنامه دهخدا
اهضال . [ اِ ] (ع مص ) ریزان شدن ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جمله ٔآب چاه برگرفتن دلو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مهزل
لغتنامه دهخدا
مهزل . [ م ُ زِ ] (ع ص )لاغرکننده . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به اهزال شود.
-
بیهوده کار
لغتنامه دهخدا
بیهوده کار. [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) کسی که کار بی فایده و بی حاصل میکند. (ناظم الاطباء). میاط: اِهزال ؛ بیهوده کار یافتن کسی را. هَزِل ؛ نیک بیهوده کار. (منتهی الارب ). || مردم ناچیز. || مسخره و لطیفه گو. (ناظم الاطباء).
-
لاغر
لغتنامه دهخدا
لاغر. [ غ َ ] (ص ) مقابل فربه . نزار. باریک . باریک اندام . اَعجف . بات ّ. ابضع. تاک ّ. خجیف . خاسف . خل ّ. رجیع. دانق . رزیح . زک ّ. ساهمة. (شتر...) سودالبطون . سغل ، شنون . شاس . ضئیل . ضعیف . ضمد. ضاوی . عجفاء. غث ّ. غثیث . مدخول . غرا. غراة. مهزو...
-
خداوند
لغتنامه دهخدا
خداوند. [ خ ُ وَ ] (اِخ ) رب . (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء). نامی از نام های الهی . خدا. خدای . پروردگار. اﷲتعالی : چون تیغ بدست آری مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت . رودکی .جز از ایزد توام خداوندی کنم از دل بتو بر افدستا. دقیقی .س...