کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهرستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهرستان
لغتنامه دهخدا
اهرستان . [ اَ هََ رِ ] (اِخ ) سرزمین اهر. رجوع به اهر شود.
-
اهرستان
لغتنامه دهخدا
اهرستان . [اَ رِ ] (اِخ ) نام الکه ایست در نواحی یزد. (آنندراج ). نام ولایتی نزدیک یزد. (ناظم الاطباء) : تا به یزد افکند امر نافذ سلطانی ام گشته نزهتگاه اهرستان بهشت ثانی ام . تأثیر (آنندراج ).نسیم گلشنش بر سنبل شیراز تیزیده بلاگردان اهرستان شده باغ...
-
جستوجو در متن
-
تیزیدن
لغتنامه دهخدا
تیزیدن . [ دَ ] (مص ) تیز زدن . (آنندراج ). رها کردن باد از دهان و یا از پائین . (ناظم الاطباء). تیز دادن . تیز رها کردن . گوزیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : بود جولاه شحنه ٔ لاهورکه بتیزم به سبلت کرمش . حکیم شفائی (از آنندراج ).چو بر دامان نقاشی ز...