کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهداء کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهداء کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مانح
-
واژههای مشابه
-
اهداء کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تبرع , هدية
-
جستوجو در متن
-
grantor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهدا کننده، اهداء کننده
-
granter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانتر، اهداء کننده
-
grantors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گارانتی، اهداء کننده
-
مانح
دیکشنری عربی به فارسی
دهنده , اهداء کننده
-
granters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهداکنندگان، اهداء کننده
-
مهدی
لغتنامه دهخدا
مهدی . [ م ُ ] (ع ص ) هدیه کننده . اهداکننده . پیشکش کننده : واجب است که تحف و هدایا مناسب متحف و مهدی باشد. (تجارب السلف ). رجوع به اِهْداء شود.
-
تعارف
لغتنامه دهخدا
تعارف . [ ت َ رُ ] (ع مص ) یکدیگر را شناختن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). همدیگر را شناختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). شناختن دو نفر یکدیگر را. (فرهنگ نظام ). || در تداول امروزی ، خوش آم...
-
کازرونی
لغتنامه دهخدا
کازرونی . [ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی در روزیکشنبه پانزدهم رمضان سال 532 هَ . ق . در شمال کازرون در خانه ای که پس از مرگ پدر به برادرش حسین بن شهریار رسید زاده شد. پدر و مادرش ،هر دو، اسلام آورده بودند. جدش که زادانفرخ نام داشت و...