کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اهدا
/'ehdā/
معنی
هدیه فرستادن؛ هدیه دادن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه
فعل
بن گذشته: اهدا کرد
بن حال: اهدا کن
دیکشنری
bestowal, conferment, contribution, dedication, donation, endowment, Grant, presentation
-
جستوجوی دقیق
-
اهدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ehdā) (عربی) دادن یا فرستادن چیزی به کسی به عنوان تحفه ، هدیه دادن.
-
اهدا
واژگان مترادف و متضاد
پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه
-
اهدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اهداء] 'ehdā هدیه فرستادن؛ هدیه دادن.
-
اهدا
لغتنامه دهخدا
اهدا. [ اِ ] (ع مص ) اهداء. رجوع به اهداء شود.
-
اهدا
دیکشنری عربی به فارسی
فروکش کردن , کاستن , تخفيف دادن , رفع نمودن , کم شدن , اب گرفتن از(فلز) , خيساندن (چرم) , غصب يا تصرف عدواني , بزورتصرف کردن , کاهش , تنزل , فرونشستن , فرو نشاندن , ارام کردن , نرم کردن , تسکين دادن , خواباندن , فرونشاندن
-
واژههای مشابه
-
اهدا کردن
فرهنگ واژههای سره
پیشکش کردن
-
اهدا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کرس
-
اهدا عضو
واژهنامه آزاد
اهدای بافت های بیولوژیک و یا یک عضو از بدن انسان، زنده یا شخص مرده به یک دریافت کننده زنده نیازمند پیوند
-
جستوجو در متن
-
رفع نمودن
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا
-
اب گرفتن از(فلز)
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا
-
خیساندن (چرم)
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا
-
غصب یا تصرف عدوانی
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا
-
بزورتصرف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا