کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهتیال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهتیال
لغتنامه دهخدا
اهتیال . [ اِ ] (ع مص ) ترسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
احتیال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ehtiyāl ۱. حیله کردن؛ حیله به کار بردن.۲. چارهجویی کردن؛ چارهگری.
-
احتیال
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) حیله کردن . 2 - ذمُه دیگری را پذیرفتن . 3 - (اِمص .) حیله - گری ، چاره ساختن .
-
احتیال
لغتنامه دهخدا
احتیال . [ اِ ] (ع مص ) حیله ساختن . کار ساختن . (تاج المصادر). حیلت کردن . (مؤید الفضلاء). حیله انگیختن . (غیاث ). چاره گری . چاره . حیله . (منتهی الارب ) : گر بدیدی کارگاه لایزال دست و پایش خشک گشتی ز احتیال . مولوی .آن خیال او بود از احتیال موی ا...
-
جستوجو در متن
-
مهتول
لغتنامه دهخدا
مهتول . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) ترسنده . (آنندراج ). رجوع به اهتیال شود.