کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهتماع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهتماع
لغتنامه دهخدا
اهتماع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تغییر رنگ داده شدن . (ناظم الاطباء). تغییر کردن لون . فعل آن مجهول به کار رود. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
احتماء
واژگان مترادف و متضاد
پرهیز، رژیم
-
احتماء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - پرهیز غذایی بیمار. 2 - خودداری کردن .
-
احتماء
لغتنامه دهخدا
احتماء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پرهیز کردن . خود را از چیز نگه داشتن . خویشتن از چیزی نگاه داشتن . (تاج المصادر) (زوزنی ). از چیز زیان دار پرهیز کردن . خویشتن داری . پرهیز. || پرهیز بیمار از مضرات . رژیم : کسی را که شفا از احتما باید طلبید، او از تناول طل...