کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اهابت
معنی
(اِ بَ) [ ع . اهابة ] (مص ل .) بانگ زدن ، ترساندن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اهابت
فرهنگ فارسی معین
(اِ بَ) [ ع . اهابة ] (مص ل .) بانگ زدن ، ترساندن .
-
اهابت
لغتنامه دهخدا
اهابت . [ اِ ب َ ] (ع مص ) اهابة. رجوع به اهابة شود.
-
واژههای همآوا
-
اهابة
لغتنامه دهخدا
اهابة. [ اِ ب َ ] (ع مص )خواندن بهیمه را. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). بانگ زدن بر شتر به لفظ هاب هاب یا خواندن و یا زجر کردن بدان لفظ. و بانگ زدن بر گوسفند تا بایستد یا بازگردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بانگ برزدن بر شتر بلفظ هاب هاب ...