کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ان ترکیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ع اِ) وقت . هنگام . لحظه ای که در آنی . دَم . وقت حاضر، متوسط میان ماضی ومستقبل . اندک زمان . ج ، آنات : در یک آن . آن به آن .
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ع پسوند) َان . علامت تثنیه در حال رفع: اَبَوان . توأمان . شِعْرَیان . فرقدان . مَلَوان : شده شِعْرَیانش چو دو چشم مجنون شده فرقدانش چو دوخد لیلی . منوچهری .چو پاسی از شب دیرنده بگذشت برآمد شِعْرَیان از کوه موصل . منوچهری .ای نیاموخته ادب زَ اب...
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ع پسوند)َان . در عربی چون پیش از یاء نسبت درآید شدت و مبالغه ٔ انتساب راست . و گفته اند برای تعظیم و تأکید است : باقلانی . بحری ، بحرانی (شدیدالحمرة). برّی ، برّانی .تحتانی . جسدانی . جسمی ، جسمانی . حقانی . دَیرانی (خداوند دیر). ربّی ، ربّانی...
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . [ ن ِ ] (ضمیر ملکی ) مال ِ. متعلق به . ازملک . و گاهی ازآن ِ و زآن ِ گویند : اسبی بود آن ِ منذر اشقر. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ). و همه ٔ گوسفندان دیگر ازآن ِ حی ّ، خشک بود. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ). خاتون کث ، دیمعان کث ، دو شهرک است خرد و آبادان و بار...
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . [ نِن ْ ] (ع ص ) اعلال شده ٔ آنی . سخت گرم . || نزدیک . || بردبار.
-
إِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
يقيناً - بي ترديد
-
إِن
فرهنگ واژگان قرآن
اگر- حرف نفي (دراين صورت بعد از آن إلّا يا لمّا مي آيد) - محققاً (در این مورد مخفف إنَّ می باشد مانند "وَإِن يَکَادُ ﭐلَّذِينَ کَفَرُواْ لَيُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُواْ ﭐلذِّکْرَ ")
-
إِنِ
فرهنگ واژگان قرآن
اگر- حرف نفي (دراين صورت بعد از آن إلّا يا لمّا مي آيد)(درجمله "إِنِ ﭐسْتَطَعْتُمْ " چون دو ساکن به هم رسيده اند نون کسره گرفته است)
-
أَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که - اينکه(حرف تأکيد)
-
أَن
فرهنگ واژگان قرآن
که
-
آن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nu(n) طاری: e / un طامه ای: nuhun طرقی: e / un کشه ای: e / un نطنزی: no(n)
-
اَنَ
لهجه و گویش گنابادی
ana در گویش گنابادی به معنی یعنی ، اگر ، اینجا میباشد.
-
آن جناب
فرهنگ واژههای سره
سرکار
-
عقب-ان
لغتنامه دهخدا
عقب-ان . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عُقاب . (اقرب الموارد). ج ِ، عُقبان که آن جمع عُقاب باشد. (از منتهی الارب ). رجوع به عُقاب شود. || ج ِ عِقاب که به معنی شکنجه و عذاب است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
ان شااللـه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= اگر خدا بخواهد)] 'enšā'allāh در هنگام اعلام تصمیم به کاری یا دادن وعدهای برای اظهار امیدواری گفته میشود.