کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگیزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انگیزیدن
/'angizidan/
معنی
= انگیختن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگیزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'angizidan = انگیختن
-
انگیزیدن
لغتنامه دهخدا
انگیزیدن . [ اَ دَ ] (مص ) انگیختن . رجوع به انگیختن شود.
-
واژههای مشابه
-
نمک انگیزیدن
لغتنامه دهخدا
نمک انگیزیدن . [ن َ م َ اَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گریه کردن . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). نمک ریزیدن . نمک انگیختن . (ناظم الاطباء). گریستن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
انگیزنده
لغتنامه دهخدا
انگیزنده . [ اَ زَ دَ / دِ ] (نف از انگیزیدن ، انگیختن ) تحریک کننده . محرک .
-
نمک انگیختن
لغتنامه دهخدا
نمک انگیختن . [ ن َ م َ اَ ت َ ](مص مرکب ) کنایه از اشک ریختن و گریستن است . (از آنندراج ). نمک انگیزیدن . نمک ریزیدن . (ناظم الاطباء).
-
انگیزش
لغتنامه دهخدا
انگیزش . [ اَ زِ ] (اِمص از انگیزیدن و انگیختن ) تحریک . ترغیب . تحریض . || هیجان . (ناظم الاطباء). || بعث . نشور. قیامت . حشر. نشر. رستاخیز. (یادداشت مؤلف ) : ره دینش آنست کز هر گناه بتابی و فرمانش داری نگاه ...بدانی که انگیزش است وشمارهمیدون بپول ...
-
انگیز
لغتنامه دهخدا
انگیز. [ اَ ] (اِ) ریشه ٔ فعل انگیزیدن ، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک . انگیزه . (فرهنگ فارسی معین ) : گمان می برم که قصه ٔ دمنه انگیزحسودان باشد. (انوار سهیلی از فرهنگ فارسی معین ).آنکه می کشت مرا غمزه ٔ خونریز تو بودگرچه او کشت ولیکن همه انگ...