کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انگوری
/'anguri/
معنی
۱. تهیهشده از انگور: شراب انگوری.
۲. (اسم، صفت نسبی) انگورفروش.
۳. (اسم، صفت نسبی) صاحب باغ انگور.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگوری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به انگور) 'anguri ۱. تهیهشده از انگور: شراب انگوری.۲. (اسم، صفت نسبی) انگورفروش.۳. (اسم، صفت نسبی) صاحب باغ انگور.
-
انگوری
لغتنامه دهخدا
انگوری . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به شهر انگوریه (آنکارا) که امروز پایتخت ترکیه است و آنقره یا آنکارا نامیده می شود.
-
واژههای مشابه
-
Botrychium
سرخسانگوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از مارزبانیان با برگهای شانهای و سرشاخههای منشعب که هاگدانها را حمل میکنند
-
باغ انگوری
لغتنامه دهخدا
باغ انگوری . [ اَ ] (اِخ ) نام تاکستانی میان کرج و قزوین بر کنار شوسه ٔ قزوین به تهران .
-
باغ انگوری
لغتنامه دهخدا
باغ انگوری . [ غ ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تاکستان . موستان . رزستان .
-
باغ انگوری
لهجه و گویش تهرانی
نام محل
-
botryoidal crystals
بلورهای خوشهانگوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلورهای گویچهای که بهصورت خوشۀ انگور در کنار هم قرار میگیرند
-
جستوجو در متن
-
له
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lah شراب انگوری.
-
صهبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صهباء] [قدیمی] sahbā شراب انگوری مایل به سرخی.
-
grape must
پوراب انگور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آب انگوری که از پورۀ انگور به دست میآید
-
صهباء
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) شراب انگوری .
-
می
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ په . ] (اِ.) شراب انگوری .
-
له
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (اِ.) شراب ، بادة انگوری .