کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگوره
لغتنامه دهخدا
انگوره . [ اَ رَ / رِ ] (اِخ ) انگوریه (شهر) : ز انگوره کردند یاور طلب بیامد مدد نیزشان از حلب . نظام قاری (دیوان ص 186).و نیز رجوع به انگوره ای شود.
-
acinus
انگوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] انتهای کیسهایشکل هر غدۀ خوشهای
-
واژههای مشابه
-
انگوره ای
لغتنامه دهخدا
انگوره ای . [ اَ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب به انگوره . انگوری : بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردندکه گه گهی لکه بر وی ز باده ٔ عنبیست . نظام قاری (دیوان ص 49).رجوع به انگوره و انگوری شود.
-
acinitis
انگورهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] التهاب انگوره
-
acinous, acinose, acinic, acinar
انگورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط یا به شکل انگوره
-
aciniform
انگورهشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شبیه به انگوره
-
acinar carcinoma, acinic cell carcinoma, acinous carcinoma, acinar adenocarcinoma, acinic cell adenocarcinoma, acinous adenocarcinoma, acinar cell tumor, acinic cell tumor
پوشچنگار انگورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودۀ بدخیم کندرشدی که حاوی یاختههای انگورهای با چیدمانی غدهمانند است متـ . غدهپوشچنگار انگورهای
-
غدهپوشچنگار انگورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← پوشچنگار انگورهای
-
جستوجو در متن
-
mucoepidermoid carcinoma
پوشچنگار شبهلیزابهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ ابتدایی بدخیم بافت غدهای که هم انگوره و هم یاختههای تولیدکنندۀ لیزابه دارد
-
انگورک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ انگور] ‹انگوره› (زیستشناسی) 'angurak ۱. انگور کوچک.۲. نوعی عنکبوت که شبیه دانۀ انگور است.〈 انگورک چشم: [قدیمی] مردمک چشم؛ انگوره.
-
انگوریه
لغتنامه دهخدا
انگوریه . [اَ ری ی َ ] (اِخ ) یا انقره یا آنکورا (امروزه آنکارا گفته می شود) پایتخت فعلی ترکیه ، واقع در آناطولی مرکزی ، این شهر از زمان حتی ها (قومی قدیم که در هزاره ٔ دوم قبل از میلاد بر قسمت اعظم آسیای صغیر و سوریه فرمانروایی داشتند) اهمیت داشت . ...
-
نظام الدین قاری
لغتنامه دهخدا
نظام الدین قاری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ )محمود یزدی ملقب به نظام الدین و مشهور به شاعر البسه . از شاعران قرن نهم است . وی به تقلید ابواسحاق معروف به بسحاق اطعمه (که توصیف طعامها را موضوع شاعری کرده بود) توصیف انواع جامه ها را موضوع شعر خویش قرار د...