کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگنار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگنار
لغتنامه دهخدا
انگنار. [ اَ گ َ ] (اِ) کنگر فرنگی . (فرهنگ فارسی معین ). انجنار. حرتشی . (یادداشت مؤلف ) . رجوع به کنگر شود.
-
انگنار
دیکشنری فارسی به عربی
خرشوفة
-
جستوجو در متن
-
خرشوفة
دیکشنری عربی به فارسی
انگنار , کنگر فرنگي
-
artichoke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
artichoke، کنگر فرنگی، انگنار، خرشف
-
artichokes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
artichokes، کنگر فرنگی، انگنار، خرشف
-
انجنار
لغتنامه دهخدا
انجنار. [ ] (اِ) انگنار. کرتشی . (یادداشت مؤلف ).
-
انگینار
لغتنامه دهخدا
انگینار. [ اَ ](اِ) کنگر فرنگی . انگنار. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
کرتش
لغتنامه دهخدا
کرتش . [ ک َ ت َ ] (اِ) انگنار. انجنار. (یادداشت مؤلف ). انگینار. کنگر فرنگی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به همین کلمات شود.
-
لبان
لغتنامه دهخدا
لبان . [ ل ُ ] (اِ) از یونانی لیبانوس و لاتینی اُلیبانوس . کندر که صمغی است . (منتهی الارب ). کندر. (اختیارات بدیعی ). کندر و آن نوعی از علک است . علک . (دهار). معرب از لیبانوس یونانی و آن کندر است . (فهرست مخزن الادویه ). کندر دریایی . (برهان قاطع د...
-
کنگر
لغتنامه دهخدا
کنگر. [ ک َ گ َ ] (اِ) رستنیی باشد معروف وآن بیشتر در کوهستان روید و کناره های برگ آن خارناک می باشد و آن را پزند و با ماست خورند. قوت باه دهد و عرق را خوشبوی کند و به عربی حرشف و جناح البیش خوانند. (به کسر بای ابجد) و شوکةالدمن هم می گویند. و تخم آن...