کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگلک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انگلک کردن
معنی
( ~. کَ دَ) (مص ل .) 1 - با چیزی ور رفتن . 2 - در کاری دخالت کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگلک کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص ل .) 1 - با چیزی ور رفتن . 2 - در کاری دخالت کردن .
-
انگلک کردن
لغتنامه دهخدا
انگلک کردن . [ اَ گ ُ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام ، با انگشت و دست چیزی را کاویدن . ور رفتن با چیزی با انگشت .(از یادداشتهای مؤلف ). || دخالت کردن درکاری (توأم با بهم زدن آن ). (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
سُقُلْمَ
لهجه و گویش گنابادی
sogholma در گویش گنابادی یعنی ضربه زدن با آرنج به کسی ، اَنگُلَک کردن کسی
-
انگولک کردن
لغتنامه دهخدا
انگولک کردن . [ اَ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، کاویدن به انگشتان . ور رفتن با چیزی با انگشت ، سودن پیوسته ٔ انگشتان بدو: دیگر چشمت را انگولک مکن تا خوب شود. (از یادداشتهای مؤلف ). و رجوع به انگلک و انگلک کردن و انگل و انگول شود.
-
اَنگُشتی
لهجه و گویش گنابادی
angoshti در گویش گنابادی یعنی ناخنک زدن به غذا ، انگشتر را هم گویند، انگشت کردن کسی ، انگُلَک.
-
رسانیدن
لغتنامه دهخدا
رسانیدن . [رَ / رِ دَ ] (مص ) رسیدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). متعدی رسیدن . (از شعوری ج 2 ص 12). رساندن : به سیری رسانیدم از روزگارکه لشکر نظاره بر این کارزار. فردوسی .و جرم هر آب را به وساطت حرارت به جرم نار رسانید. (سندبادنامه ص 2).بدل کردم به مستی...