کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انکساف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انکساف
معنی
(اِ کِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) افتادن سایة ماه بر خورشید. 2 - (اِ.) آفتاب گرفتگی .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انکساف
فرهنگ فارسی معین
(اِ کِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) افتادن سایة ماه بر خورشید. 2 - (اِ.) آفتاب گرفتگی .
-
انکساف
لغتنامه دهخدا
انکساف .[ اِ ک ِ ] (ع مص ) گرفتن آفتاب و ماه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کسوف شدن آفتاب . (غیاث اللغات ). گرفتن آفتاب . گرفتن خور. گرفتن ماه را نیز گویند. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) گرفتگی مهر. کسوف . کسف . (یادداش...