کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انوپا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انوپا
/'anupā/
معنی
= کاسنی
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انوپا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انگوپا› (زیستشناسی) [قدیمی] 'anupā = کاسنی
-
انوپا
لغتنامه دهخدا
انوپا. [ اَ ] (اِ) گاوزبان تلخ . (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (برهان ). و آن گیاهی است که در داروها بکار برند. (برهان ). || کاسنی . (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ). انکوپا. (انجمن آرای ناصری ).
-
جستوجو در متن
-
کاسنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاشنی، کسنی، کسنه› (زیستشناسی) kāsni گیاهی خودرو با برگهای کرکدار، ساقهای کوتاه، و گلهای آبی که ریشه، برگ، و دانۀ آن مصرف دارویی دارد؛ تلخک؛ تلخجوک؛ تلخجکوک؛ انگوپا؛ انوپا؛ هندبید. Δ هرگاه دانههای تلخ آن با گندم مخلوط و آرد شود ط...