کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انهدامافزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
kill enhancement device
انهدامافزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای که توانمندی تخریبی موشک رهگیر را افزایش میدهد
-
واژههای مشابه
-
انهدام
واژگان مترادف و متضاد
اضمحلال، امحا، انقراض، تخریب، تلاشی، خرابی، زوال، فروریزی، فنا، نابودی، ویرانی، هدم
-
انهدام
فرهنگ واژههای سره
ویرانگری، نابودی، ویران کردن
-
انهدام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enhedām ۱. ویران شدن؛ خراب شدن؛ ویرانی.۲. ویران کردن.
-
انهدام
فرهنگ فارسی معین
(اِ هِ) [ ع . ] (مص ل .) ویران شدن ، فرو ریختن .
-
انهدام
لغتنامه دهخدا
انهدام . [اِ هَِ ] (ع مص ) ویران شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ویران شدن و از پا درآمدن عمارت و غیره . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). ویرانی و پایمالی و خرابی . (ناظم الاطباء).
-
انهدام
دیکشنری فارسی به عربی
انقراض , تهديم , دمار
-
افزا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ افزودن) ‹افزای› 'afzā ۱. = افزودن۲. افزاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بهجتافزا، روحافزا، غمافزا.
-
افزا
لغتنامه دهخدا
افزا. [ اَ ] (نف مرخم ) افزاینده و افزون را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). افزاینده . علاوه کننده . زیادکننده . (ناظم الاطباء). افزاینده و به این معنی مرکب نیز استعمال کنند. و بحذف همزه نیز لغت است .(از مؤید) (شرفنامه ٔ منیری ). فزا. افزای ...
-
kill probability
احتمال انهدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] میزان احتمال تخریب یک هدف
-
kill chain
زنجیرۀ انهدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهاقدامهایی برای انهدام هدف شامل شش مرحلۀ جستوجو، تعیین موقعیت، ردیابی، هدفگیری، درگیری و ارزیابی
-
immediate kill
انهدام آنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نابودی بیدرنگ هدف پس از اصابت نابودگر به آن
-
hard kill, firm kill
انهدام سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب فیزیکی سلاح یا سامانه با بهکارگیری فنون ضدالکترونیک یا بمب یا موشک
-
assured kill
انهدام قطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] به کار گرفتن مجموعهراهکارهایی که آسیب به دشمن را به حداکثر میرساند