کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انمیاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انمیاز
لغتنامه دهخدا
انمیاز. [ اِ ] (ع مص ) جدا گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ).
-
جستوجو در متن
-
جدا گردیدن
لغتنامه دهخدا
جدا گردیدن . [ ج ُ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) منفصل و گسیخته گردیدن . جدا شدن . دور ماندن . تفّرق . اِنمیاز. (منتهی الارب ) : گفت اگر گردی شبی از روی چون ماهم جداتا سحرگاهان ستاره میشمر گفتم بچشم . کمال خجندی (از ارمغان آصفی ).چون ببیند سیم و زر آن بینوا...