کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقماس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انقماس
لغتنامه دهخدا
انقماس . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) فرورفتن در آب . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نشستن در آب . (از اقرب الموارد). انغماس . (یادداشت مؤلف ). || فروشدن ستاره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). غایب شدن ستاره . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انغماس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'enqemās ۱. فروشدن در آب؛ زیر آب رفتن.۲. (تصوف) فرورفتن در مادیات و تعلقات جسمانی که انسان را از توجه به عالم قدس باز دارد.
-
انغماس
فرهنگ فارسی معین
(اِ غِ) [ ع . ] (مص ل .) زیر آب رفتن .
-
انغماس
لغتنامه دهخدا
انغماس . [ اِ غ ِ ] (ع مص ) به آب فرورفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). به آب فروشدن . (تاج المصادر بیهقی ). به آب درآمدن . اغتماس . انقماس . ارتماس . غوط خوردن . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
انغماس
لغتنامه دهخدا
انغماس . [ اِ غ ِ ] (ع مص ) به آب فرورفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). به آب فروشدن . (تاج المصادر بیهقی ). به آب درآمدن . اغتماس . انقماس . ارتماس . غوط خوردن . (یادداشت مؤلف ).
-
منقمس
لغتنامه دهخدا
منقمس . [ م ُ ق َ م ِ ] (ع ص ) فرورونده در آب . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ). در آب فرورفته . (ناظم الاطباء). منغمس .(یادداشت مرحوم دهخدا). || ستاره ٔ فروشونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). ستاره ٔ فروشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ...