کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقلابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انقلابی
معنی
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به انقلاب ، شورشی . 2 - طرفدار انقلاب . 3 - انقلاب کننده .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
۱. چریک، مبارز
۲. اخلالگر، شورشگر، شورشی
دیکشنری
revolutionary
-
جستوجوی دقیق
-
انقلابی
واژگان مترادف و متضاد
۱. چریک، مبارز ۲. اخلالگر، شورشگر، شورشی
-
انقلابی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به انقلاب ، شورشی . 2 - طرفدار انقلاب . 3 - انقلاب کننده .
-
انقلابی
لغتنامه دهخدا
انقلابی . [ اِ ق ِ ] (ص نسبی ) منسوب به انقلاب . شورشی . || کسی که طرفدار انقلاب است . || (اِخ ) نام فرقه ای در اول مشروطیت . (یادداشت مؤلف ).
-
انقلابی
دیکشنری فارسی به عربی
الثوري
-
واژههای مشابه
-
اعتصاب انقلابی
لغتنامه دهخدا
اعتصاب انقلابی . [ اِ ت ِ ب ِ اِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی است که بوسیله ٔ عموم مردم بمنظور تغییرات اساسی در اصول حکومت یا اصول اجتماعی صورت گیرد. بعقیده ٔ علماء مربوط اعتصاب عمومی کامل سمبل و نماینده ٔ انقلاب کارگری است . (از کتاب اقتصاد...
-
حزب انقلابی
لغتنامه دهخدا
حزب انقلابی . [ ح ِ ب ِ اِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ) گروهی از یک طبقه ٔ اقتصادی در یک جامعه که اجرای برنامه ٔ کار خود را بر قیام مسلحانه نهاده باشند. رجوع به انقلابی شود.
-
ملت انقلابى
دیکشنری فارسی به عربی
الشعب الثوري
-
روحیه انقلابی
واژهنامه آزاد
آن حالت درونی و روانی که انسان را به تحول گرایی وادار می کند. کیفیتی نفسانی که انسان را به تحول گرایی تحریک می کند.
-
جستوجو در متن
-
revolutionizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلابی می کند، انقلابی کردن، تغییرات اساسی دادن
-
revolutionized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلابی، انقلابی کردن، تغییرات اساسی دادن
-
revolutionised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلابی، انقلابی کردن، تغییرات اساسی دادن
-
revolutioner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلابی
-
revoyaging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقلابی