کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقسام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انقسام
/'enqesām/
معنی
منقسم شدن؛ قسمت شدن؛ بخشبخش شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انقسام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'enqesām منقسم شدن؛ قسمت شدن؛ بخشبخش شدن.
-
انقسام
فرهنگ فارسی معین
(اِ قِ) [ ع . ] (مص ل .) بخش شدن ، بخش پذیرفتن .
-
انقسام
لغتنامه دهخدا
انقسام . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) بخش بخش شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بخشیده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). حصه حصه شدن و بخش بخش شدن . (غیاث اللغات ). بخشیده گشتن . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) توزیع و تقسیم و بخش بخش شدگی . (ناظم ...
-
واژههای همآوا
-
انقصام
لغتنامه دهخدا
انقصام . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) شکسته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شکسته شدن چیزی چنانکه اجزای آن از هم جدا نشود. (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
قابلیت قسمت
لغتنامه دهخدا
قابلیت قسمت . [ ب ِ لی ی َ ت ِ ق ِم َ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) قابل انقسام بودن . قابلیت تقسیم . قابلیت تجزیه (اصطلاح ریاضی و فلسفه ).
-
صخره محلقوت
لغتنامه دهخدا
صخره محلقوت . [ ] (اِخ ) (سنگ انقسام ) قلعه ای است طبیعی که در دشت معون در جنوب شرقی حبرون واقع است (سموئل 23: 38). داود در آنجا از دست شاؤل بطور عجیب رهایی یافت و بنا بر تحقیق اهل دانش صخره ٔ مرقوم در وادی ملکه در مشرق معون واقع است . (قاموس مقدس )...
-
دودستگی
لغتنامه دهخدا
دودستگی . [ دُ دَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دودسته . دودرزی . دوتیرگی . انقسام به دو گروه . تعصب میان دو گروه . اختلاف عقیده بین دو گروه . اختلاف و دوعقیدگی بین دو گروه . اختلاف رأی . عدم اتفاق واتحاد. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوتیر...
-
قضایا
لغتنامه دهخدا
قضایا. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قضیه . (منتهی الارب ).- قضایا قیاساتها معها ؛ قضایائی است که عقل در آنها به واسطه ٔ امری که از ذهن غایب نمیگردد هنگام تصور طرفین حکم کند، چنانکه گوئیم چهارجفت است و این حکم به واسطه ٔ وسطی است که همواره در ذهن ما حاضر است و ...
-
پوتمکین
لغتنامه دهخدا
پوتمکین . [ پ ُ ت ِ ] (اِخ ) یکی از مارشالهای معروف روسیه . وی در سایه ٔ حسن و جمال خود منظور نظر کاترین دوم بود. در سال 1773 م . در محاربه ٔ با دولت عثمانی فاتح شد و به رتبه ٔ مشیری و عنوان پرنسی نایل و مورد لطف امپراتریس گردید و بعد به مقام رئیس وک...
-
جسم
لغتنامه دهخدا
جسم . [ ج ِ ] (ع اِ) تن و اعضاء از مردم و از دیگر انواع بزرگ خلقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). تن . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). تن آدمی . (دهار). تن . بدن . (فرهنگ فارسی معین ). قالب...
-
کم
لغتنامه دهخدا
کم . [ ک َم م / ک َ ] (ع اِ) کمیت . (ناظم الاطباء). چندی . مقابل کیف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چندی . مقدار. (فرهنگ فارسی معین ).- کم و کیف ؛ چگونگی . (ناظم الاطباء). چند و چون ؛ از کم و کیف امری آگاه شدن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در...
-
جسم تعلیمی
لغتنامه دهخدا
جسم تعلیمی . [ ج ِ م ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقداری که برای آن طول و عرض و عمق باشد. (غیاث اللغات ). هر جسم که ابعاد ثلاثه داشته باشد. (آنندراج ). مقدار منقسم به خط و سطح و ثخن . (یادداشت مؤلف ) : ز غیرت از ریاضی دان رمیده که حرف جسم تعلیمی ...
-
جسم طبیعی
لغتنامه دهخدا
جسم طبیعی .[ ج ِ م ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن است که مر او را قوت الهی جنباننده و قهرکننده است بی آلتی بر سه جهت . (از زادالمسافرین 35). جوهری است که در جهات سه گانه ٔ طول و عرض و عمق انقسام پذیر باشد و آن طبیعتی است از طبایع یا حقیقتی است از ...