کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انقاح
لغتنامه دهخدا
انقاح . [ اِ ] (ع مص ) پاکیزه کردن شعر از کلام رکیک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پاکیزه کردن و تهذیب کردن شعر را. (از اقرب الموارد). || زیورشمشیر بازکردن در خشکسالی و درویشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زیور شمشیر بازکردن یعنی فروخ...
-
واژههای همآوا
-
انقاه
لغتنامه دهخدا
انقاه . [ اِ ] (ع مص ) برخیزانیدن از بیماری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). از بیماری به کردن . (مصادر زوزنی ). از بیماری ، کسی را عافیت دادن : انقهه اﷲ من مرضه . (از اقرب الموارد). || گوش فراداشتن . (یادداشت مؤلف ): انقه لی سمعک (بصیغه ...