کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفلات
لغتنامه دهخدا
انفلات .[ اِ ف ِ ] (ع مص ) درگذشتن و فوت شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). یقال : انفلت منی . (ناظم الاطباء). || بشتاب بیرون رفتن . (ناظم الاطباء). || برستن . (مصادر زوزنی ). نجات و خلاص یافتن از. (اقرب الموارد). جَستن . (یادداشت مؤلف ...
-
جستوجو در متن
-
منفلت
لغتنامه دهخدا
منفلت . [ م ُ ف َ ل ِ ] (ع ص ) آزادکرده شده و رهاکرده شده . (ناظم الاطباء). رجوع به انفلات شود.
-
افلات
لغتنامه دهخدا
افلات . [اِ ] (ع مص ) فوت شدن چیزی . || گذاشتن . || فوت کردن . لازم و متعدی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بجستن و بجهانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). برستن و برهانیدن . (المصادرزوزنی ). جستن . انفلات . (یادداشت مؤلف ) : فلایومن علی من ...
-
خلاصی یافتن
لغتنامه دهخدا
خلاصی یافتن . [ خ ِ / خ َ ت َ ] (مص مرکب ) نجات یافتن . رستن . رهایی یافتن . (یادداشت بخط مؤلف ). اِنفِلات . تخلص : گفت ... بخشیدیم ... همگان خلاصی یافتند. (تاریخ بیهقی ). بونصر... خواجه را خدمتها کرده بود... و چون خلاصی یافت با وی ... (تاریخ بیهقی ...
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعد حجوری . وی منسوب است به حجور که نام قبیله ای است از همدان و از شعراء آن قبیله میباشد و در باب جنگ ابی الهندام گوید:ان افلت النوم فلا ممات هیهات هیهات هیهات لا مخلص له ولا انفلات الیوم حتی حضر المیقات قحطان احیاء لنا اموات...
-
درگذشتن
لغتنامه دهخدا
درگذشتن . [ دَ گ ُ ذَ ت َ ] (مص مرکب ) گذشتن . به آن طرف گذشتن . عبور کردن . (ناظم الاطباء). رفتن . (یادداشت مرحوم دهخدا). افاتة. انمحاص . انهواء. تجاوز. تجوّز. تعدی . تفوت . توریک . طُمور. غَبر. غُبور. (از منتهی الارب ). مجاوزة. (تاج المصادر بیهقی )...