کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفقاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفقاع
لغتنامه دهخدا
انفقاع . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) شکافته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انشقاق . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انفقاء
لغتنامه دهخدا
انفقاء. [ اِ ف ِ ] (ع مص ) کور شدن چشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکسته شدن یا کنده شدن چشم . (از اقرب الموارد). ترکیدن چشم . (یادداشت مؤلف ). || برکنده و شکسته گردیدن آبله و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ترکیدن آ...