کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفضاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفضاخ
لغتنامه دهخدا
انفضاخ . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) گشاده و فراخ شدن جراحت و جز آن . || سخت گریستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ریختن دلو آب . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شکسته شدن کوهان شتر. (منتهی الارب ) (ناظ...
-
جستوجو در متن
-
منفضخ
لغتنامه دهخدا
منفضخ . [ م ُ ف َ ض ِ ] (ع ص ) جراحت گشاده و فراخ . (آنندراج ). گشاده و فراخ شده از جراحت و جز آن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دلو آب ریزان . (آنندراج ). دلو آب ریخته شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد...