کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انفسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انفسی
لغتنامه دهخدا
انفسی . [ اَ ف ُ ] (ص نسبی ) مراد عالم ارواح و عالم باطنی است . و مقابل آن آفاقی ، عالم ظاهری و عالم اجسام است که دنیا باشد. (ازغیاث اللغات ) (از آنندراج ). ذهنی . مقابل عینی . و رجوع به انفس و آفاق شود.
-
جستوجو در متن
-
انفس
لغتنامه دهخدا
انفس . [ اَ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ نَفْس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (دهار). ج ِ نفس که به معنی روح و ذات است و عالم انفسی مراد از عالم ارواح و عالم باطنی و آفاقی کنایه از عالم ظاهری و عالم اجسام . و می تواند که عالم انفس و آفاق همین ...
-
آفاقی
لغتنامه دهخدا
آفاقی . (ص نسبی ) منسوب به آفاق .- سیر آفاقی ؛ در اصطلاح صوفیه و ارباب سلوک ، دیدن جهان . سیر در بیرون نفس . مقابل سیر انفسی وخارجی . متخذ از این آیت قرآن : سنریهم آیاتنا فی الاَّفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق ّ. (53/41).|| (اصطلاح فقه ) افق...
-
درونگرائی
لغتنامه دهخدا
درونگرائی . [ دَ گ َ / گ ِ ] (حامص مرکب ) در اصطلاح روانشناسی ، عمل درون گرا. حالت درون گرا. باطن گرایی . میل به باطن . توجه و تمایل به ضمیر و نهان و دل . در مقابل برون گرایی است حاکی از دو نوع شخصیت متناقض . فعالیت کلی یا شوق و کشش در شخص برونگرا آف...
-
برونگرایی
لغتنامه دهخدا
برونگرایی . [ ب ِ/ ب ُ گ َ / گ ِ ] (حامص مرکب ) عمل گراییدن به برون . || (اصطلاح روانشناسی ) برونگرایی و درونگرایی اصطلاحاتی است که «ک . گ . یونگ » وضع کرده و حاکی از دو نوع شخصیت متناقض است . فعالیت کلی یا شوق و کشش در شخص برونگرا آفاقی (یعنی متوجه ...
-
روانشناسی
لغتنامه دهخدا
روانشناسی . [ رَ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم النفس . معرفةالنفس .معرفةالروح . روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف آن . دکتر علی اکبر سیاسی آرد: وجود انسان از دو جزء مختلف تشکیل یافته یا بعبارت ...
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) ناگری . شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک بن شیخ خضر از رجال دولت هندوستان و علمای آنجا در عهد اکبرشاه بابری (957 - 1011 هَ . ق .). اجداد او از مردم یمن (و شاید از ابناء) بودند. شیخ خضر جدّ وی به هندوستان آمده شیخ مبارک در ...