کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصراف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انصراف
/'enserāf/
معنی
۱. برگشتن از تصمیم.
۲. بازگشتن.
۳. چشمپوشی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اعراض، پشیمانی، تغییرعقیده، عدول
برابر فارسی
برگشت، چش مپوش
فعل
بن گذشته: انصراف داد
بن حال: انصراف ده
دیکشنری
dissuasion, relinquishment, renunciation, withdrawal
-
جستوجوی دقیق
-
انصراف
واژگان مترادف و متضاد
اعراض، پشیمانی، تغییرعقیده، عدول
-
انصراف
فرهنگ واژههای سره
برگشت، چش مپوش
-
انصراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enserāf ۱. برگشتن از تصمیم.۲. بازگشتن.۳. چشمپوشی.
-
انصراف
فرهنگ فارسی معین
(اِ ص ِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بازگشتن ، مراجعت کردن . 2 - باز ماندن . 3 - از عقیدة خود برگشتن .
-
انصراف
لغتنامه دهخدا
انصراف . [ اِ ص ِ ] (ع مص ) برگشتن و بازماندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازگشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة) (ترجمان القرآن جرجانی ). انکفاء. (از اقرب الموارد). بازگشتن و مراجعت و انقلاب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). واگشتن . انصفاق . با...
-
انصراف
دیکشنری فارسی به عربی
خطا
-
واژههای مشابه
-
انصراف دادن
فرهنگ واژههای سره
کناره گیری کردن، کناره گیری کرد
-
انصراف از مجازات
دیکشنری فارسی به عربی
تبرية
-
جستوجو در متن
-
dismissable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انصراف
-
deconsideration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انصراف
-
renouncements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انصراف
-
unassented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون انصراف
-
ivresse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انصراف