کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انصبان
لغتنامه دهخدا
انصبان . [ اِ ص ِ ] (ع مص ) برگشتن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). انصراف . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
منصبن
لغتنامه دهخدا
منصبن . [ م ُ ص َ ب ِ ] (ع ص )برگردنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برگشته . (ناظم الاطباء). رجوع به انصبان شود.
-
اصطبان
لغتنامه دهخدا
اصطبان . [ اِ طِ ] (ع مص ) برگشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انصراف . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). انصبان . (اقرب الموارد).
-
برگشتن
لغتنامه دهخدا
برگشتن . [ ب َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) برگردیدن . رجعت کردن . (ناظم الاطباء). مقابل رفتن . (فرهنگ فارسی معین ). بازگشتن . واگشتن . مراجعت کردن . عودت کردن . عود کردن . بازآمدن . بازپس آمدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع . عودت . احریراف . اًزدهاف . اًصماء. اص...