کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انصاب
معنی
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ نُصُب ، مجسمه هایی که اعراب پیش از اسلام آن ها را پرستش می کردند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انصاب
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ نُصُب ، مجسمه هایی که اعراب پیش از اسلام آن ها را پرستش می کردند.
-
انصاب
لغتنامه دهخدا
انصاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَصب . (منتهی الارب ).رجوع به نصب شود. || ج ِ نُصُب . (از اقرب الموارد). سنگها که گرداگرد کعبه برپای می کردند و می پرستیدند و بر آنها ذبح و قربان می کردند. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد)....
-
انصاب
لغتنامه دهخدا
انصاب . [ اِ ] (ع مص ) نصیب گردانیدن جهت کسی . (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برای کسی نصیبی قرار دادن . (از اقرب الموارد). || مانده گردانیدن اندوه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خسته و مانده کردن . (از اقرب الموارد). || رنج رسانیدن...
-
واژههای مشابه
-
أَنصَابُ
فرهنگ واژگان قرآن
بت ها(سنگهايي که به عنوان عبادت رويشان قرباني مي کردند)
-
واژههای همآوا
-
انساب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نَسَب] 'ansāb = نسب
-
انساب
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ نَسَب . 1 - نژادها. 2 - خویشاوندها.
-
انساب
لغتنامه دهخدا
انساب . [ اِ ] (ع مص ) سخت وزیدن باد و برداشتن آن خاک و سنگریزه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
انساب
لغتنامه دهخدا
انساب . [اَ ] (ع اِ) ج ِ نَسَب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (دهار). نسبها و نژادها. (غیاث اللغات ). پشتها. (از یادداشتهای لغت نامه ) : چون از آن روز برنیندیشی که بریده شود در اوانساب . ناصرخسرو.هست بنده نبیره ٔ آدم در همه چیز اثر...
-
أَنسَابَ
فرهنگ واژگان قرآن
نسب ها
-
أَنصَابُ
فرهنگ واژگان قرآن
بت ها(سنگهايي که به عنوان عبادت رويشان قرباني مي کردند)
-
جستوجو در متن
-
نمرة
لغتنامه دهخدا
نمرة. [ ن َ م ِ رَ ] (اِخ ) موضعی است در عرفات یا کوهی که بر آن انصاب حرم است . (از منتهی الارب ).
-
منصب
لغتنامه دهخدا
منصب . [ م ُ ص َ ] (ع ص ) مانده گردانیده شده و رنج رسیده و دردمندگشته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به اِنصاب شود.