کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انشار
معنی
(اِ) [ ع . ] (مص م .) زنده کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انشار
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] (مص م .) زنده کردن .
-
انشار
لغتنامه دهخدا
انشار. [ اِ ] (ع مص ) زنده گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). زنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ) (مصادر زوزنی ). || اره کردن . (یادداشت مؤلف ): الرخام ، حجر... یقطع من معادنه و ینشرو ینجر. (ابن البیطا...
-
جستوجو در متن
-
يُنشِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده زنده می کنند (کلمه انشار به معناي زنده کردن مردگان است)