کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عنسی
لغتنامه دهخدا
عنسی . [ ع َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن احمد عنسی صنعانی . رجوع به علی عنسی شود.
-
عنسی
لغتنامه دهخدا
عنسی . [ ع َ ] (اِخ ) علی بن موسی بن عبدالملک اندلسی . رجوع به علی عنسی شود.
-
عنسی
لغتنامه دهخدا
عنسی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب است به عنس بن مالک بن اُدَد. و آن حیی است از مذحج . (از اللباب فی تهذیب الانساب ). رجوع به عنس (ابن مالک ...) شود.
-
عنسی
لغتنامه دهخدا
عنسی . [ ع َ] (اِخ ) علی بن یحیی یمانی . رجوع به علی عنسی شود.
-
انثی
لغتنامه دهخدا
انثی . [ اُ ثا ] (ع اِ) ماده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) (مهذب الاسماء). ماده که در مقابل نر است . (از غیاث اللغات ). خلاف ذکر از هر چیزی . (از اقرب الموارد). زن . زنینه . (فرهنگ فارسی معین ). مادینه ....
-
جستوجو در متن
-
Ensis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسی
-
ansi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسی
-
تالوار
لغتنامه دهخدا
تالوار. (اِخ ) بلوکی به ایالت «ساووا»ی علیا است که در شهرستان «آنسی » و بر کنار دریاچه ٔ آنسی قراردارد، دارای 181 تن سکنه و توقفگاه تابستانی است .
-
نسیاء
لغتنامه دهخدا
نسیاء. [ ن َس ْ ] (ع ص ) زن مبتلا به درد عرق النسا. (ناظم الاطباء). تأنیث اَنْسی ̍. (منتهی الارب ). رجوع به اَنْسی ̍ شود.
-
کشال
لغتنامه دهخدا
کشال . [ ک ِ ] (اِ) پیوندگاه ران بشکم از جانب انسی . ملتقای شکم و ران از طرف انسی تن . ملتقای شکم و ران از طرف انسی تن . گوی بدرازا که میان بالای ران زیر شکم است از پیش . پیوندگاه پای به تنه . نورد میان شکم و ران . (یادداشت مؤلف ). کش . کشاله . رجوع...
-
لینا
فرهنگ نامها
لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روسیه اوبی . انسی لینا
-
لینا
واژهنامه آزاد
لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روسیه اوبی . انسی لینا
-
بشکن زدن
لغتنامه دهخدا
بشکن زدن . [ ب ِ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) انگشت زدن . برآوردن آواز بقصد شادی از گذرانیدن سرانگشت انسی ابهام بر سر انسی میانین بسختی و شدت . و رجوع به بشکن و انگشتک زدن شود.
-
عقاب بینی
لغتنامه دهخدا
عقاب بینی . [ ع ُ ] (ص مرکب ) که نوک بینی بسوی انسی برگشته دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
غرب العین
لغتنامه دهخدا
غرب العین . [ غ َ بُل ْع َ ] (ع اِ مرکب ) ناسوری که در ماق انسی چشم حادث می شود. رجوع به غرب شود.