کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسدال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انسدال
/'ensedāl/
معنی
فروهشته شدن به طرف پایین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انسدال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ensedāl فروهشته شدن به طرف پایین.
-
انسدال
فرهنگ فارسی معین
(اِ س ِ) [ ع . ] (مص ل .) آویخته شدن .
-
انسدال
لغتنامه دهخدا
انسدال . [اِ س ِ ] (ع مص ) فروهشته شدن جامه و موی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). فروهشته شدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ). فروگذاشته شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
منسدل
لغتنامه دهخدا
منسدل . [ م ُ س َ دِ ] (ع ص ) موی فروهشته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مسترسل . (یادداشت مرحوم دهخدا). || جامه ٔ فروهشته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). جامه ٔپایین افتاده . (ناظم الاطباء). رجوع به انسدال شود.