کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انسداد
/'ensedād/
معنی
۱. بسته شدن؛ بند شدن؛ بند آمدن.
۲. (پزشکی) بسته شدن و گرفتگی مجازی بدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بند، بندش، سد، گرفتگی، گیر ≠ انفتاح
برابر فارسی
بست هشُدن، بندش
دیکشنری
block, blockage, choke, closure, obstruction, occlusion, strangulation
-
جستوجوی دقیق
-
انسداد
واژگان مترادف و متضاد
بند، بندش، سد، گرفتگی، گیر ≠ انفتاح
-
انسداد
فرهنگ واژههای سره
بست هشُدن، بندش
-
انسداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ensedād ۱. بسته شدن؛ بند شدن؛ بند آمدن.۲. (پزشکی) بسته شدن و گرفتگی مجازی بدن.
-
انسداد
فرهنگ فارسی معین
(اِ س ِ) [ ع . ] (مص ل .) بسته شدن .
-
انسداد
لغتنامه دهخدا
انسداد. [ اِ س ِ ] (ع مص ) بسته شدن و بند گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || (اِمص ) بندآمدگی و گرفتگی و سدشدگی و بسته شدن راه . پ (از ناظم الاطباء). بستگی . (یادداش...
-
انسداد
دیکشنری عربی به فارسی
انسداد , بسته شدگي , جفت شدگي(دندانها)
-
blocking 1
انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] عدم امکان برقراری ارتباط یا دریافت خدمات به علت اشغال بودن خطوط و افزارههای ارتباطی
-
انسداد
دیکشنری فارسی به عربی
اختناق , انسداد , حصار , دع , عائق , قفل , کتلة
-
واژههای مشابه
-
blocking ratio
نسبت انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نسبت اقدامهای ناموفق دسترسی به کل اقدامهای دسترسی در بازۀ زمانی معین
-
blocking signal
نشانک انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] 1. علامتی که برای جلوگیری از تصرف خط برای سایر کاربرانی که به سمت محل انسداد در حرکتاند، ارسال میشود 2. علامتی که مرکز تلفن برای مشترک معینی ارسال میکند و نشاندهندۀ این است که خط، تنها برای دریافت برخوانی ورودی آزاد است و برای بر...
-
barrier technology
فنّاوری انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فنّاوری که در آن به طرق مختلف مانع از تأثیر شرایط نامطلوب محیطی بر مواد غذایی میشوند
-
occlusion effect, OE 1
اثر انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] افزایش رسانش استخوانی در بسامدهای پایین براثر مسدود شدن مجرای گوش
-
blocking formulas
توابع انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] توابع توزیع احتمالی ویژهای که نشاندهندۀ تقریب دقیقی از الگوی تماس و رفتار احتمالی کاربران تلفن در صورت عدم موفقیت در یافتن خط آزاد است
-
سیگنال انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← نشانک انسداد