کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسحال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انسحال
لغتنامه دهخدا
انسحال . [ اِ س ِ ] (ع مص ) تراشیده و سونش شدن و تابان گردیدن درم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوده و تابان گردیدن درم . (آنندراج ). تابان شدن درهم . (از اقرب الموارد). || روان گردانیدن سخن را. || پوست باز شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنن...
-
جستوجو در متن
-
منسحل
لغتنامه دهخدا
منسحل . [ م ُ س َ ح ِ ] (ع ص ) سخنور روان گرداننده ٔ سخن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خطیب بلیغ. (ناظم الاطباء). || سوده و تابان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سونش شده و تابان گردیده و جلاداده شده . (ناظم الاط...