کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انستیتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انستیتو
/'an[e]stito(u)/
معنی
مؤسسه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
institute
-
جستوجوی دقیق
-
انستیتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: institut] 'an[e]stito(u) مؤسسه.
-
انستیتو
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ فر. ] (اِ.) مؤسسة تربیتی و فرهنگی ، مرکز علمی یا تحقیقاتی .
-
انستیتو
لغتنامه دهخدا
انستیتو. [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) انجمن علمی یا ادبی . (فرهنگ فارسی معین ). مؤسسه یا سازمان علمی یا ادبی یا هنری .
-
واژههای مشابه
-
انستیتو پاستور
لغتنامه دهخدا
انستیتو پاستور. [ اَ تُرْ ] (اِخ ) مؤسسه ای که در پاریس به سال 1886م . برای معالجه ٔ هاری (داءالکلب ) بطریقه ٔ پاستورو تکمیل شیمی بیولوژیک ایجاد شد. این مؤسسه بعدها تکامل یافت و شعب آن در فرانسه و مستعمرات آن و همچنین در ممالک خارجه دایر گردید. در ...
-
جستوجو در متن
-
incast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انستیتو
-
institute, institut (fr.)
مؤسسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مرکز علمی یا تحقیقاتی * واژۀ "انستیتو" فقط در ترکیب "انستیتو پاستور" به همین صورت باقی میماند.
-
کارنژی
لغتنامه دهخدا
کارنژی . [ ن ِ ] (اِخ ) (انستیتو...) رجوع به «کارنجی » شود.
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ] (ص نسبی ) (حرکت ...) در مقابل حرکت ارادی طبعی است ، و آن حرکتی است که به قسرقاسر تحقیق یابد مانند پرتاب سنگی به طرف بالا. رجوع به حکمت الاشراق چ انستیتو ایران و فرانسه ص 194 شود.
-
حبس الغربی
لغتنامه دهخدا
حبس الغربی . [ ح َ سُل ْ غ َ ] (اِخ ) شهاب الدین سهروردی گوید: فبکیت زمانا و شکوت عنده من حبس قیروان . قال لی : نعما تخلصت ، الا انک لابد راجع الی الحبس الغربی [ ن ل : المغربی ]. (قصة الغربة الغربیة بند 40). ص 294 مجموعه ٔ 2 مصنفات شیخ اشراق چ انستیت...
-
جابرصا
لغتنامه دهخدا
جابرصا. [ ب َ ] (اِخ ) جابلسا: و من جملة تلک المدُن جابلقا و جابرصا. (حکمة الاشراق طبع انستیتو ایران و فرانسه ص 234). و ذکر فی المطارحات اَن ّ جمیع السلاّک مِن َ الامم المختلفه یثبتون هذه الاصوات (اصوات الافلاک ) لا فی مقام جابلقا و جابرصا. (حاشیه ٔ ...
-
هاهن
لغتنامه دهخدا
هاهن . (اِخ ) (هان ) اتو. شیمیدان معاصر و کاشف معروف آلمانی که موفق به شکافتن اتم اورانیوم گشت و بدین سبب در سال 1944 م . به اخذ جایزه ٔ نوبل نائل شده وی در سال 1879 م . در فرانکفورت به دنیا آمد. در دانشگاههای ماربورگ و مونیخ به تحصیل پرداخت و در سال...
-
امکان اشرف
لغتنامه دهخدا
امکان اشرف . [ اِ ن ِ اَ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (قاعده ٔ...) حکماء به استناد قاعده ٔ امکان اشرف بسیاری از مسائل مربوط بفلسفه را حل و وجود بسیاری از وسائط را اثبات کرده اند مفاد قاعده ٔ امکان اشرف آن است که هرگاه موجود ممکن اخس تحصل و وجود یافته...
-
هائوئی
لغتنامه دهخدا
هائوئی . (اِخ ) رنه ژوس . معدن شناس فرانسوی که در سال 1743 م . در سن ژوس (اوآز) متولد شده و در سال 1822 م . در پاریس فوت کرده است . وی پسر نساجی بود. درکُلِژِ کاردینال لوموآن نایب رئیس شد و در آنجا لومن را شناخت . در باغ نباتات پاریس دروس دوبانتن را ...