کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسان شناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کفل انسان
دیکشنری فارسی به عربی
ردف
-
پوست انسان
دیکشنری فارسی به عربی
اصفر داکن
-
انسان گریز
دیکشنری فارسی به عربی
عدو البشر
-
انسان شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انس
-
شبه انسان
دیکشنری فارسی به عربی
شبيه الانسان
-
شبیه انسان
دیکشنری فارسی به عربی
شبيهي
-
انسان شناسی
واژهنامه آزاد
انسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده است:«شناخت ماهیت انسان و جنبههای مختلف شخصیت او از طریق دانشهای لازم». به لحاظ اصطلاحی ...
-
انسان نما
واژهنامه آزاد
موجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.
-
built environment
محیط انسانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر محیطی که انسان ساخته باشد و بستری برای فعالیت او فراهم کند
-
human environment
محیطزیست انسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محیطزیست طبیعی و فیزیکی انسان و ارتباط انسان با آن
-
human protein index, HPI
نمایۀ پروتئینی انسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] فهرست توصیفی جامعی از پروتئینهای یاختهها و بافتها و اندامهای انسان اندیشورز
-
humanist feminism
فمینیسم انسانگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] گونهای از فمینیسم آزادیخواهانه که بر ناعادلانه بودن نظام اجتماعی تا آنجا که زنان را متفاوت با مردان میداند، تأکید دارد
-
human factors engineering, HFE
مهندسی انساننگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] رشتهای که در آن طراحی وسایل و سامانهها و محیطهای کار با در نظر گرفتن قابلیتها و محدودیتهای انسان صورت میگیرد
-
man-made attractions
جاذبههای انسانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] جاذبههایی که انسان میسازد یا پدید میآورد، مانند پارکهای موضوعی و رویدادهای ویژه از قبیل مسابقات المپیک و نشستها و همایشها و تفریحات و ورزشهای گوناگون
-
humanistic sociology
جامعهشناسی انسانگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که رویکرد خدمت به انسان را جانشین رویکردهای فنّاورانه میکند