کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسانگرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
anthropologist
انسانشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مربوط به انسانشناسی
-
anthropology
انسانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پژوهش دربارۀ نوع انسان و فرهنگ و تکامل او
-
human-in-control
انسانفرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی سامانهای که برای شروع و توقف و خاتمۀ فعالیت به فرمان انسان نیاز داشته باشد
-
humanistic/ humanistical
انسانگرایانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مربوط به انسانگرایی متـ . انسانگرا2
-
anthropocentric, homocentric
انسانمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی نگرشی که براساس آن انسان مرکز کائنات است و محیطزیست تنها در خدمت منافع انسان است و هیچ حقی برای طبیعت به خودی خود در نظر گرفته نمیشود
-
anthropocentrism
انسانمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی جهانبینی که براساس آن انسان سرچشمۀ تمام ارزشهاست، زیرا مفهوم ارزش ساختۀ انسان است و برای طبیعت بهصرف اینکه در خدمت انسان است ارزش قائل است
-
anthropoid 2
انساننما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ویژگی گروهی از پستاندارانِ شبیه به انسان از رستۀ نخستیها شامل ژیبونها و اورانگها و شامپانزهها و گوریلها
-
نوع انسان
دیکشنری فارسی به عربی
بشرية
-
نژاد انسان
دیکشنری فارسی به عربی
بشرية
-
کفل انسان
دیکشنری فارسی به عربی
ردف
-
پوست انسان
دیکشنری فارسی به عربی
اصفر داکن
-
انسان شناس
دیکشنری فارسی به عربی
عالم الانسانيات
-
انسان گریز
دیکشنری فارسی به عربی
عدو البشر
-
انسان شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انس
-
شبه انسان
دیکشنری فارسی به عربی
شبيه الانسان