کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسانشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
انسان آلي
دیکشنری عربی به فارسی
ماشين , ماشين خودکار , دستگاه خودکار , ادم مکانيکي
-
anthropomorphism
انسانانگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اطلاق شکل و خصیصههای انسانی به اشیا و موجودات غیرانسانی
-
philanthropist,philanthrope,humanitarianist, humanitarian 1
انساندوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] کسی که قائل به اصول انساندوستی است
-
humanitarian 2, philanthropic
انساندوستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مربوط به انساندوستی متـ . انسانی humane
-
philanthropy,philanthropism,humanitarianism
انساندوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گرایشی فلسفی و اجتماعی مبتنی بر دوست داشتن همنوع و قائل شدن به دگردوستی و بهبود موقعیت انسانها در جوامع مختلف
-
anthropomorph, anthropoid 1
انسانریخت1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] برخی از یافتههای هنری دوران باستان که در آنها پیکر انسان بهنحوی بازنمایی شده است
-
anthropomorphic
انسانریخت2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ویژگی اشیایی که در آنها پیکر یا خصوصیات انسانی بازنمایی شده است
-
anthropogenic
انسانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی آنچه انسان آن را ساخته یا در نتیجۀ فعالیت او پدید آمده باشد
-
anthropometry 1
انسانسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از انسانشناسی جسمانی که با اندازهگیری ابعاد و ویژگیهای اندامهای آدمی به یافتن شباهتها و تفاوتهای موجود در میان نژادها و گروهها و فرهنگها و دستهبندیهای سنی گوناگون میپردازد
-
anthropological
انسانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مربوط به انسانشناسی
-
anthropologist
انسانشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مربوط به انسانشناسی
-
human-in-control
انسانفرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی سامانهای که برای شروع و توقف و خاتمۀ فعالیت به فرمان انسان نیاز داشته باشد
-
humanistic/ humanistical
انسانگرایانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مربوط به انسانگرایی متـ . انسانگرا2
-
humanism
انسانگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نظامی در اندیشه و رویکردی در کنش اجتماعی که انسان را محور دغدغههای خویش در برابر جهان هستی قرار میدهد
-
anthropocentric, homocentric
انسانمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی نگرشی که براساس آن انسان مرکز کائنات است و محیطزیست تنها در خدمت منافع انسان است و هیچ حقی برای طبیعت به خودی خود در نظر گرفته نمیشود