کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انساندوست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
philanthropist,philanthrope,humanitarianist, humanitarian 1
انساندوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] کسی که قائل به اصول انساندوستی است
-
واژههای مشابه
-
انسان دوست
لغتنامه دهخدا
انسان دوست . [ اِ ](ص مرکب ) آنکه افراد آدمی را دوست دارد. بشردوست .
-
انسان
واژگان مترادف و متضاد
آدم، آدمیزاد، آدمی، انس، بشر، مردم، ناس ≠ جن، دد، دیو
-
انسان
فرهنگ واژههای سره
آدم
-
انسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'ensān ۱. (زیستشناسی) جانداری از راستۀ پستانداران با ده انگشت کارساز، که روی دو پا راه میرود و به سبب داشتن مغز پیشرفته قادر به تکلم و تفکر است.۲. شخص؛ فرد.۳. (صفت) خوب و پایبند به اصول اخلاقی.۴. هفتادوششمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، ...
-
انسان
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (اِ.) آدمی ، مردم ، بشر. ج . اناس و آناس .
-
انسان
لغتنامه دهخدا
انسان . [ اِ ] (ع اِ) مردم ، واحد و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) . مردم . (ترجمان القرآن جرجانی ) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (مؤید الفضلاء) (السامی ). آدمی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حیوانات ناطق . (ازتعریف...
-
انسان
لغتنامه دهخدا
انسان . [اِ ] (اِخ ) نام سوره ٔ هفتاد و ششم از قرآن مجید. مکی است و دارای 31 آیه . آن را سوره ٔ دهر نیز نامند.
-
انسان
دیکشنری عربی به فارسی
انساني , وابسته بانسان , داراي خوي انساني , فاني , فناپذير , از بين رونده , مردني , مرگ اور , مهلک , مرگبار , کشنده , خونين , مخرب , انسان
-
إِنسَانُ
فرهنگ واژگان قرآن
آدميزاد
-
انسان
دیکشنری فارسی به عربی
انسان , رجل
-
انسان
واژهنامه آزاد
آدم مردم
-
دوست
واژگان مترادف و متضاد
آشنا، حبیب، خلیل، دمساز، دوستدار، رفیق، صحابه، صدوق، صدیق، محب، محبوب، محبوبه، مصاحب، معاشر، معشوق، ولی، همراه، همنشین، یار ≠ دشمن، عدو
-
دوست
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - یار، همدم . 2 - عاشق . 3 - معشوق .