کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انساج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انساج
لغتنامه دهخدا
انساج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسج . (یادداشت مؤلف ). نسجها و بافته ها. (ناظم الاطباء). و رجوع به نسج شود.
-
جستوجو در متن
-
contusion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، کوفتگی، کوفتگی انساج، ضغطه
-
contusions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصدومیت، کوفتگی، کوفتگی انساج، ضغطه
-
فندقه
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فُ دُ قِ یا قَ) (اِ.) گونه ای میوة خشک ناشکوفا که میوه اش فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونة این میوه ها فندق است .
-
کاوی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) دارویی که سبب سوختن و ضمناً تصلب دهانة عروق و محل بریدگی و زخم در انساج بشود و بالنتیجه مجاری عروق را به هم آرد و مسام را بند کند مانند زاج و اسیدتری کلراستیک .
-
متابولیسم
لغتنامه دهخدا
متابولیسم . [ م ِ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) مجموعه ٔ اعمالی که در سلولها و انساج بدن بمنظور عمل اصلی تغذیه و تبادلات مواد غذائی (جذب مواد لازم و دفع مواد زائد) انجام میشود. متابلیسم شامل دو مرحله ٔ اصلی است . در مرحله ٔ اول ، سلولها و انساج مواد غذائی را ...
-
رباط
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - رشته ، پیوند. 2 - نسج غضروفی و لیفی شکل که سبب ارتباط انساج مختلف و استحکام آن ها در جای خود می شوند. 3 - گروه اسبان . 4 - گروه سواران . 5 - جایی که در کنار جاده جهت استفاده کاروانیان سازند، کاروان سرا. ج . رباطات .
-
وانیلین
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) مادة معطری که به شکل بلورهای ریز سوزنی شکل سفید رنگ سطح خارجی وانیل را پوشانده و به علاوه از پوست میوه و سایر انساج گیاه وانیل استخراج می شود و پس از تبلور به شکل سوزن های ریز سفید کوچک درمی آید، بسیار معطر و دارای طعم سوزاننده است .
-
قیطران
فرهنگ فارسی معین
(قَ یا قِ طَ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی از تیره شمعدانی ها که علفی و یکساله یا دو ساله است . گل هایش سفید و صورتی و یا ارغوانی است و به عنوان گیاه زینتی در باغچه ها نیز کشت می شود. و بعلاوه یکی از گیاهان مراتع است . انساج این گیاه به علت تانن فراوانی که دا...
-
کولشی سین
لغتنامه دهخدا
کولشی سین . [ کُل ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) آلکالوئیدی است که نخستین بار در سال 1884 م . توسط هوده به حالت تبلور از انساج گیاه گل حضرتی به دست آمده است و فرمولش N6 H25 C23 می باشد. این ماده به مقدار کم در آب حل می شود، ولی به مقدار زیاد در ا...
-
زغال سنگ
لغتنامه دهخدا
زغال سنگ . [ زُ س َ ](اِ مرکب ) زغالی که نتیجه ٔ تفحیم انساج و اعضای گیاهان بسیار قدیم در قشر طبقات زمین است . این زغال چون تحت فشار طبقات ارضی قرار گرفته سختی زیادتری نسبت به انواع دیگر زغالها یافته و خود دارای اقسام متعدد است . زغال سنگ در ایجاد حر...
-
سینه درد
لغتنامه دهخدا
سینه درد. [ ن َ / ن ِ دَ ] (اِ مرکب ) دردی که بر سینه عارض شود و معمولاً این درد یک عارضه ٔ ثانوی از ناخوشیهای اعضای داخل قفسه ٔ صدری (از قبیل انساج مختلف قلب یا ریتین یا قصبةالریه یا مری یا نایژه ها و یا پرده ٔ حاجز) است . درد سینه . (فرهنگ فارسی مع...
-
اکالة
لغتنامه دهخدا
اکالة.[ اَک ْ کا ل َ ] (ع ص ) اکاله . بسیارخورنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || خورنده ٔ عضو. هرچه بسبب افراط تحلیل و جلا و تفریق نفوذ نقصان جوهر عضو نماید. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تأنیث اکال : ادویه ٔ اکاله . اخلاط اکاله . مرهم اکالة. (از یادداش...
-
کچلی
لغتنامه دهخدا
کچلی . [ ک َ چ َ ] (حامص ) مرضی است که طفلان را در سر بهم رسد و بعد از نیک شدن موی برنمی آورد. (برهان ) (آنندراج ). جوششی که در سر کودکان بهم رسد و پس از به شدن ، موی در سر آنها برنیاید. (ناظم الاطباء). کَلی . قَرَعَة. (یادداشت مؤلف ). مرضی است که ب...