کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انزیم
/'anzim/
معنی
= آنزیم
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انزیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: enzyme] (زیستشناسی) 'anzim = آنزیم
-
انزیم
دیکشنری فارسی به عربی
انزيم
-
واژههای مشابه
-
آنزیم
فرهنگ واژههای سره
زیمایه، کنش گر
-
آنزیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: enzyme] (زیستشناسی) 'ānzim مادۀ آلی که توسط سلولهای بدن ساخته و ترشح میشود و سبب تسریع فعل و انفعال شیمیایی مواد میشود.
-
آنزیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ← زیمایه
-
آنزیم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) گروهی از پروتئین های کاتالیزی که یاخته های زنده آن ها را تولید می کنند و حد واسط فرایندهای شیمیایی حیات هستند، زی مایه . (فره .)
-
انزيم
دیکشنری عربی به فارسی
مواد الي پيچيده اي که درموجود زنده باعث تبديل مواد الي مرکب به مواد ساده تر وقابل جذب مي گردد , انزيم , دياستاز
-
کمکآنزیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ← کمکزیمایه
-
آنزیم القاپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ← زیمایۀ القاپذیر
-
آنزیمبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زیمایهبَر
-
آنزیمبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زیمایهبَری
-
آنزیم پادتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پادتنزیم
-
آنزیم دگرریختار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ← زیمایۀ دگرریختار
-
تامآنزیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← تامزیمایه