کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزواجو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انزواجو
لغتنامه دهخدا
انزواجو. [ اِ زِ ] (نف مرکب ) گوشه گیر. آنکه در پی گوشه گیری است . گوشه گزین .
-
جستوجو در متن
-
مردمگریز
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوشهگیر، گوشهنشین، منزوی، انزواجو، انزواطلب، عزلتگزین ≠ انساندوست، مردمستان، مردمآمیز، مردمدوست ۲. معاشرتی
-
انزواجویی
لغتنامه دهخدا
انزواجویی . [ اِ زِ ] (حامص مرکب ) حالت انزواجو. گوشه گزینی . عزلت گزینی .
-
یالقوزک
لغتنامه دهخدا
یالقوزک . [ زَ ] (ص مصغر) (مرکب از یالقوز ترکی + کاف علامت تصغیر فارسی ) یالقوز. آنکه از معاشرت مردمان گریزد. انزواجو. تنهایی پسند. ناآمیزگار. مردم بدور. آدمی بدور . (یادداشت مؤلف ).