کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزهاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انزهاق
لغتنامه دهخدا
انزهاق . [ اِ زِ ] (ع مص ) سبقت نمودن و پیش گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سبقت نمودن و پیشی گرفتن و پیش گردیدن . (ناظم الاطباء). سبقت جستن و پیش افتادن . (از اقرب الموارد). || برجستن و رمیدن ستور بزدن یا بوحشت ورمیدگی و پیش شدن آن . (منتهی ا...
-
جستوجو در متن
-
منزهق
لغتنامه دهخدا
منزهق . [ م ُ زَ هَِ ] (ع ص ) برجهنده و رمنده . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به انزهاق شود.
-
پیش گردیدن
لغتنامه دهخدا
پیش گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بسته شدن در یک لتی . بهم فراز آمدن هر دو مصراع در دولختی . || سابق آمدن . سبق بردن . انزهاق . (منتهی الارب ).