کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انزجار
/'enzejār/
معنی
اظهار نفرت و بیزاری کردن؛ نفرت؛ بیزاری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اشمئزاز، اکراه، بیزاری، تنافر، تنفر، نفرت، وازدگی
دیکشنری
abhorrence, allergy, antipathy, disgust, execration, hate, loathing, odium, repugnance
-
جستوجوی دقیق
-
انزجار
واژگان مترادف و متضاد
اشمئزاز، اکراه، بیزاری، تنافر، تنفر، نفرت، وازدگی
-
انزجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enzejār اظهار نفرت و بیزاری کردن؛ نفرت؛ بیزاری.
-
انزجار
فرهنگ فارسی معین
(اِ ز ِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دوری کردن ، رمیدن . 2 - بیزار بودن ، 3 - (اِمص .) رمیدگی ، نفرت .
-
انزجار
لغتنامه دهخدا
انزجار. [ اِ زِ ] (ع مص ) بازایستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). منع شدن ونهی شدن . (از اقرب الموارد). بازده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). وازده شدن . (مصادر زوزنی ). || (اِمص ) کراهت و نفرت و عدم رغبت و میل . (ناظم الاطباء). تنفر. اکرا...
-
انزجار
دیکشنری فارسی به عربی
اشميزاز , غثيان , کراهية , مقة ، إِحْجام
-
واژههای مشابه
-
انزجار عمومی
دیکشنری فارسی به عربی
إذانة عامّة
-
ابراز انزجار کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أذانَ
-
اظهار تنفر (انزجار) کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أذانَ
-
ابراز انزجار كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استنكر
-
ابراز تنفر و انزجار نمود
دیکشنری فارسی به عربی
أعرب عن إستنکاره
-
واژههای همآوا
-
انضجار
لغتنامه دهخدا
انضجار. [ اِ ض ِ ] (ع مص ) رجوع به انزجار شود.
-
جستوجو در متن
-
disgustingness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزجار