کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندیجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندیجان
لغتنامه دهخدا
اندیجان . [ اَ] (اِخ ) از شهرهای ترکستان ، راه آهن ماوراء خزر بدان ختم میشود. (یادداشت مؤلف ). رجوع به اندکان شود.
-
جستوجو در متن
-
اندجان
لغتنامه دهخدا
اندجان . [ اَ دِ ] (اِخ ) [ = اندیجان ، اندگان ] شهری است در کنار دره ٔ فرغانه در شمال شرقی شهر فرغانه . (فرهنگ فارسی معین ، اعلام ). از آنجا چندتن شاعر برخاسته . و رجوع به مجالس النفائس ص 155، 158، 222 و 381 و اندیجان و اندگان و اندجانی شود.
-
صفائی
لغتنامه دهخدا
صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) جوانی ساده بود اما بصحبت جوانان شعف تمام داشت و از جمله چیزهائی که منافی طبع ساده ٔ او از او زائیده شده این بیت است :می نماید گاه جولان نعل شبرنگش به چشم چون مه نو کز نظر سازند مردم غایبش .درسمرقند فوت شد. (مجالس النفائس ص 48)....