کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
small-mindedly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندک اندک
-
کَم ،کم کم،کم کمک،کمکی
لهجه و گویش تهرانی
اندک اندک
-
نبذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] nabz چیز اندک؛ کم؛ اندک.
-
چوس نم
لهجه و گویش تهرانی
برف و باران اندک، تری اندک
-
برض
لغتنامه دهخدا
برض . [ ب َ ] (ع مص ) از مال خود به کسی اندک دادن او را. (منتهی الارب ). دادن اندک . (تاج المصادر بیهقی ). اندک دادن . (آنندراج ) (مصادر زوزنی ). اندک اندک دادن . || آب اندک از چشمه بیرون آمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || آب قلیل که ا...
-
به تدریج
فرهنگ واژههای سره
کم کم، گام به گام، اندک اندک، به آهستگ
-
نم نمک
فرهنگ فارسی معین
(نَ. نَ مَ) (ق مر.) اندک اندک .
-
تدنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tadanni ۱. اندکاندک نزدیک شدن.۲. پایین آمدن؛ پست شدن.
-
متدنی
لغتنامه دهخدا
متدنی . [ م ُ ت َ دَن ْ نی ] (ع ص ) اندک اندک نزدیک شونده ، مأخوذ از دنو. (آنندراج ). کسی که اندک اندک نزدیک شود. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدنی شود.
-
احساء
لغتنامه دهخدا
احساء. [ اِ ] (ع مص ) آشامانیدن اندک اندک : اَحْساه ُ المرق ؛ آشامانید او را شوربا اندک اندک . || بیاشامیدن . (زوزنی ) (تاج المصادر).
-
کمک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مصغرِِ کم] [عامیانه] kamak اندک.
-
مُّزْجَاةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
اندك
-
دوا چشم
لهجه و گویش تهرانی
چیز اندک
-
چوس مثقال
لهجه و گویش تهرانی
اندک
-
چی چیز ،()ک
لهجه و گویش تهرانی
چیز اندک