کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندوزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اندوزه
معنی
(اَ زِ) (اِمر.) اندوه ، غم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
repertoire
-
جستوجوی دقیق
-
اندوزه
فرهنگ فارسی معین
(اَ زِ) (اِمر.) اندوه ، غم .
-
اندوزه
لغتنامه دهخدا
اندوزه . [ اَ زَ / زِ ] (اِ) اندوه . غم . (فرهنگ فارسی معین ).
-
اندوزه
لغتنامه دهخدا
اندوزه . [ اَ زَ / زِ ] (اِ) بنفشه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کاسنی . (ناظم الاطباء). رجوع به اندوژه و اندوشه شود.
-
واژههای مشابه
-
اندوزه کردن
لغتنامه دهخدا
اندوزه کردن . [ اَ زَ / زِ ک َ دَ] (مص مرکب ) اندوه خوردن . غم خوردن . غصه خوردن . (فرهنگ فارسی معین ) : اگر ملک دنیا دارد از آن تو، از وی دریغ نداری و چون داری آنرا قیمت ننهی و اندوزه نکنی . (طبقات انصاری از فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
خازن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خزانهدار، خزینهدار، گنجینهدار ۲. انباردار، انباره ۳. نگهبانی ۴. اندوزه، کندانسر، کندانساتور
-
اندوژه
لغتنامه دهخدا
اندوژه . [ اَ ژَ / ژِ ] (اِ) بنفشه . || کاسنی . (ناظم الاطباء). و رجوع به اندوزه و اندوشه شود.
-
اندوشه
لغتنامه دهخدا
اندوشه . [ اَ ش َ /ش ِ ] (اِ) بنفشه . (ناظم الاطباء). || کاسنی . (ناظم الاطباء). و رجوع به اندوزه و اندوژه شود.