کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندفاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندفاق
لغتنامه دهخدا
اندفاق . [ اِدِ ] (ع مص ) ریخته شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریخته شدن آب . (تاج المصادر بیهقی ). ریخته شدن و برجستن آب و مانند آن . (آنندراج ). انصباب . (از اقرب الموارد). یقال : اندفق اندفاقاً. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
اندفاغ
لغتنامه دهخدا
اندفاغ . [ اِ دِ ] (ع مص ) خوض کردن درسخن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسخن درآمدن و ادامه دادن آنرا. افاضة. (ازاقرب الموارد). خوض پیوستن . (فرهنگ فارسی معین ). یقال : اندفع فی الحدیث . || بشتاب رفتن اسب . (از منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
جستوجو در متن
-
مندفق
لغتنامه دهخدا
مندفق . [ م ُ دَ ف ِ ] (ع ص ) ریخته شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ریخته شده . (ناظم الاطباء). رجوع به اندفاق شود.